سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مثل کسی که دانش می آموزد ولی آن را بازگو نمی کند، مثل کسی است که گنج می اندوزد ولی از آن خرج نمی کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
کشکول حکمت های قرآنی- گزیده بیانات حکیمانه آیت الله جوادی آملی
پیوندها

این «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ» تعلیمِ اختیار است، ابطال جبر است، ابطال تفویض است ...

یعنی من به عنوان یک انسان، جمیع قعود و قیام من به حول و قوّه الهی است ... این ابطال جبر و تفویض در این نماز است ...

این کلمات امام چقدر شیرین است! به حضرت عرض کردند ممکن است ما از گروهی تبرّی کنیم؟ فرمود بله، شما در هر رکعت از نماز دارید از معتزله تبرّی می‌کنید، از اشاعره تبرّی می‌کنید.

وقتی می‌گویید «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»، دارید حرف معتزله را رد می‌کنید؛ معتزله می‌گوید «لا حول و لا قوّة لله»، چون تفویضی است و می‌گوید خدا بشر را خلق کرد رها کرد در قیامت حسابرسی می‌کند.

اشاعره می‌گویند «لا حول و لا قوّة الا لله»، بشر مجبور است؛ شما دارید از آنها تبرّی می‌‌کنید ...

این معنی تبرّی است؛ نه معنایش این است که فلان کس را فحش بگوید، فلان کس را بد بگوید تا سلفی و وهابی تکفیری راه‌اندازی شود! ...

معنای «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ» این است که این‌چنین نیست که خدا ما را رها کرده باشد و هیچ کاری از دست خدا ساخته نباشد و فقط در قیامت حسابرسی کند که معتزله می‌گوید «لا حول و لا قوّة لله».

و این‌طور نیست که «من غلام و آلت فرمان او»(*) هیچ اختیاری در دست ما نباشد و مجبور باشیم که «لا حول و لا قوّة الا لله».

بلکه «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»؛ «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»؛ این می‌شود امر «بین الأمرین» که نفی جبر و تفویض است و مانند آن.

پی نوشت:
*- مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش133

فراز پایانی درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره یس، آیات 33 الی 38

متن کامل جلسه

صوت کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 96/3/24:: 9:3 صبح     |     () نظر